خاطرات تلخ وشیرین سه فرشته

نازنینم خییلی گذشت  می دانم فکر نکن در هیاهوی زندگی از یاد بردمت  مگه می شه ادم تیکه ای از وجودش از یاد ببره گیس گلابتونم ماه پبشونی نازدونه ام خودت می دانی که صدات نگاه زیبات روحم ارام می کنه ممنون که از اغوش اسمون از کنار خورشد خانوم سوار بر ابر سفیدامدی  ودر اغوش ما جا گرفتی دخترکم بدان که تو یکی از انگیزه هایی زندگیمی عزیزکم صورتت ایه واینه خداوند وتو زیباترین معجزه ای خداوندی معجزه ای لطیف که برگ گل رشگ می بره به لطفتش وبه پاکی باران حداوندی . گلکم روزت با کلی تاخیر مبارک ...

سلام امدم بنویسم تولددددددددددددددددددددم مبارک خدارا شکر یک سال  دیگه هم بدون مشگل وناراحتی بزرگی گذشت امبدوارم امسال به لطف خدا سال بهتری باشه برای هممون ...

سلام وقتی صفحه وب باز کردم وتاریخ اخرین پست دیدم باورم نمی شد که من یک ماه پست جدیدی نگذاشتم واقعا چقدر ناراحت شدم که اینقدر کوتاهی کردم راستش بخواهید این تابستون هیچ کاری نکردیم وگرفتار شدید روزمره گی هستیم قصد سفر داشتیم که فعلا لغو شد ومن همچنان سعی در بر قراری تعادل در زندگیم که باید اعتراف کنم اصلا حس موفقیت ندارم.  برقراری تعادل ونظم در زندگی تقریبا غیر ممکن شده وشایدم من توقع بی جا دارم که همه چی  در نهایت نظم وانضباط مثل سابق ادامه پبدا کنه.روزها به کلاس زیان می روید وتا ظهر اونجایید ومن مشغول کار خونه هستم خونه ای که تا یک ساعت بعد از باز گشت شما مرتب وبعداز ان........ روزها با خواهش والتماس من وگاهی یا داد وبیداد من و...